دست‌نوشته‌هایی پیرامون ادبیات، سینما و سیاست از خشایار مصطفوی
درباره‌ِ‌ی من About me:

Climax نقطه‌ی اوج


بیست دقیقه اول فیلم Climax آرام جلو می‌رود بعد به تدریج هیولا بیدار می‌شود تا به نقطه‌ی اوج برسد و دقیقا تبدیل به همان چیزی می‌شود که از گاسپر نوئه کارگردان رادیکال فرانسوی انتظار می‌رود. دوربین سیال، انسان خودباخته، روایت مارکی دوسادی، موضوعات نگفتنی، دخمه‌ها، روانشناسی مواد و سکس 
همگی از تم‌های تکرارشونده‌‌ی سینمای نوئه هستند.

  ادبیات و دیالوگ نویسی به سبک رایج هالیوود، در بهترین شکلی در کار نوئه غایب است، تصاویر هم به دنبال خلق زیبایی شناسی مرسوم در سینما نیستند. دوربین زاویه دید ما را به سفر ذهنی نوئه می‌برد. به نظرم Climax در اندازه شاهکاری چون Enter the Void نیست چون از نظام نشانه‌پردازی ضعیف‌تری بهره می‌برد، اما باز هم می‌توان  درون‌مایه‌ی اضحملال و فروپاشی قریب به وقوع یک جامعه را از آن استدلال کرد. به نظرم فیلم با سالو ساخته‌ی پازولینی در چند پلان در حال گفتگو و ارجاع است، (دختر آلمانی، لوگو نازی و حضور سربازان با سگ). به هر روی، فیلم را که می‌بینی از خود می‌پرسی به راستی معنای زندگی چیست. من سینمای وحشیانه‌ی نوئه را دوست می‌دارم لااقل با دیدن فیلم‌های او به من یادآوری می‌شود که ۹۹ درصد تولیدات سینمایی در برابر دنیای وحشتناک واقعیت چقدر لطیف، ملایم و در عین حال کودکانه هستند.
خشایار مصطفوی
هامبورگ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر