سال گذشته، دقیقا در چنین روز و چنین ساعتی، چند روز مانده به نوروز، تصمیم گرفتم که برای سلامت و احساس بهتر خودم و اطرافیانم بعد از بیست سال اسیری و روزی یک پاکت و یا بیشتر سیگار کشیدن، دیگر لب به سیگار نزنم و نزدم... انسان برای شادی، غم، بیحوصلگی، هیجان، یکنواختی، خستگی یا هر حس دیگری در زندگی روزمره احتیاج به افزودنی ندارد. سیگار کشیدن تنها یک تلهی روانی و در نهایت حرکتی پوچ و بیمعنا است که ذهن و ارادهی انسان میتواند با خودآگاهی و پرهیز آن را کنار بگذارد .
پانوشت: چند تجربه از من:
۱. در مورد زندگی بدون سیگار، چند روز فکر کنید، دربارهاش بخوانید، خوب تعمق کنید... باور کنید در درازمدت دلتان برای هیچ چیزش تنگ نخواهد شد و از هر لحاظ حرکتی مثبت است. یک موعد و روز آغاز برای خود معین کنید. این اتفاق بزرگی در زندگیتان خواهد بود. سه روز اول را به علت وابستگی بدنی مرخصی بگیرید، فکر کنید مریض شدهاید و از خودتان مثل یک بیمار مراقبت کنید. در روزهای اول جواب هر هوس سیگار کشیدن را (بطور معمول هر نود دقیقه) با روی زمین شنا رفتن و یا یک لیوان پر آب نوشیدن بدهید.
عوارض ترک سیگار اضافهوزن است اما بعدا حل خواهد شد، شکلات و تنقلات بخورید. با اضافه وزن بعدا میشود کنار آمد...
۲. با یک آپ مناسب روزهای ترک سیگار را بشمارید، مزیت این اپها این است که مثلا به شما میگوید که وضعیت تنفس و انرژی یا خوابتان به مرور زمان چقدر بهبود یافته است. همزمان میبینید که با خرج سیگار و فندک نکردن، چه میزان پسانداز کردهاید و یا چند نخ سیگار نکشیدهاید و مثلا با فیلتر سیگارهایتان چقدر به طبیعت و محیط زیست و پرندگان آسیب نرساندهاید (برای من این رقم ۸۰۳۰ نخ سیگار، معادل ۲۷۴۴ یورو در سال گذشته بوده است.)
۳. در مورد تصمیمتان با دیگران صحبت کنید، ترک سیگار یک عمل تنهایی نیست، به همه بگویید و در مورد تلاشتان با افتخار صحبت کنید. حتی اگر بار اول و دوم یا چندم شکست خوردید دوباره شروع کنید. ارزشش را دارد.
۴. در ۲۱ روز اول که آثار بدنی اعتیاد و وابستگی به نیکوتین هنوز در جسم انسان وجود دارد از مواد نیکوتیندار مثل آدامس، برچسب یا اسپری نیکوتین استفاده کنید اما مراقب باشید زیاد به آنها وابسته نشوید و به تقریب بعد از سه تا شش هفته آنها را هم کنار بگذارید. من از چسبهای دایرهای نیکوتین با دوزهای مختلف استفاده کردم که بتدریج آنها را در اندازه و دوز نصف کردم.
۵. اگر توانستید سبک زندگیتان را تغییر بدهید. فعالیت بدنیتان را زیاد کنید، اگر شد بجای ماشین، دوچرخه سواری یا پیادهروی کنید. از برخی دوستان و مهمانیها و تا حد امکان در اوایل ترک سیگار از الکل و حالات غیرطبیعی دوری کنید.
۶. به این فکر کنید که بعد از ترک سیگار؛ ذهن شما به شکلهای گوناگون و به علت اعتیاد روانی درازمدت (در من بیست سال روزی یک پاکت) تلاش میکند شما را به شکلهای گوناگون فریب دهد... سه ماه بعد از ترک سیگار یک خاطره؛ ریزش باران؛ عصبانیت یا هیجان... آن شیطان داخل ذهن شما میگوید "بابا یک نخ سیگار کشیدن که چیزی نمیشه نه محال است دوباره با یک نخ سیگاری شوی!"
اما از من بپذیرید یک کام دوباره یعنی شروع دوباره... یعنی شکسته شدن و ترک برداشتن سد دفاعی ذهن... با این شیطان درونی، مثل بچه برخورد کنید. شما هم سعی کنید او را گول بزنید.
یادم است تقریبا در شش ماهگی ترک سیگار... عصری زیبا در یک کافه در پاریس نشسته بودم و قهوه مینوشیدم و دو ساعتی بود که کرم دوباره سیگار کشیدن بد جور در من افتاده بود... احساس کردم الان ۹۵ درصد احتمال دارد که برم مثل یک آدم مسخ شده یک پاکت سیگار و فندک بخرم و یک نخ سیگار بکشم. خواستم وارد فروشگاه سوغاتی فروشی بشوم؛ چیزی نمانده بود اما به آن آدم بهانهگیر داخل سرم گفتم نه اینجا سیگارهاش خوب نیست... بزار مغازهی بعدی، آنقدر مغازهی بعدی کردم تا تاریک شد و پیادهرویام تمام شد و رفتم هتل یک دوش آب سرد گرفتم و موضوع از سرم افتاد...
۷. اعتیاد سیگار ۲۱ روز در بدن و برای همیشه و تا زمان مرگ در روان شخص باقی میماند. لذا خطر برگشت فرد هیچ گاه منتفی نیست... لذا اگر هنوز سیگاری نشدهاید و هنوز از روی کنجکاوی، خاکبرسری یا هر دلیل دیگر تا بحال امتحاناش نکردهاید دست نگه دارید و هرگز شروعش نکنید.
۸. ترک سیگار میتواند در درازمدت به یک دستاورد ذهنی و شخصی برای خودتان تبدیل شود و احساسات درونی، خواب، اعتمادبنفس، تمرکز و انرژی روزانهتان را در درازمدت به صورت واضحی بهبود ببخشد. شانس بهتر شدن را با افکار منفی و نمیشود و امتحان کردم و نشد از خود نگیرید.
دوباره تلاش کنید و در این راه موفق باشید.
اسفند 1403.