دست‌نوشته‌هایی پیرامون ادبیات، سینما و سیاست از خشایار مصطفوی
درباره‌ِ‌ی من About me:

‏نمایش پست‌ها با برچسب مستند. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب مستند. نمایش همه پست‌ها

مستند "مهندسی خبر قتل" کیانوش سنجری در چهار ‍پرده



 

بر خلاف جریان رسانه و با صدای بلند بگویید، #كيانوش_سنجرى توسط جمهوری اسلامی به قتل رسید و بسیاری در داخل و خارج سعی کردند خون او را از روی دست‌های جمهوری اسلامی پاک کنند. خون کیانوش اما خون سیاوش است...

 

 


چرا فقط یک جریان اصلی روایت وجود دارد؟ چرا همه‌ی‌‌ اطلاعات، شفاهی، کنترل شده، کمینه و مخدوش‌اند؟ چرا با وجود حساسیت افکار عمومی هیچ سند و مدرکی رسمی‌ای از مرگ کیانوش سنجری در دست نیست؟ مگر این کشور پلیس، کارآگاه، خبرنگار یا پزشکی قانونی ندارد؟ چرا همه‌‌ی اطلاعاتی که ما از مرگ او در دست داریم کاملا هدف‌دار؛ فیلتر شده و با اجازه‌ی اطلاعات سپاه منتشر شده است؟

روایت مرگ کیانوش سنجری بر اساس آنچه که جمهوری اسلامی می‌خواست یک جنگ اطلاعاتی تمام عیار بود. حکومت و آدم‌هایش یعنی طراحان روایت، پیام‌ها را طوری تنظیم کردند که واکنش‌های جامعه قابل کنترل و پیش‌بینی باشند. هدف نهایی ایجاد باور به روایت رسمی حکومت بوده است که برای تحقق آن از استراتژی‌های کلاسیک نظریه‌ی بازی‌ها سود برده شده است 

 

 

 ...

برای ایران و #پاينده_ایران

«با احترام، خشایار مصطفوی»

به تاریخ بهمن ماه ۲۵۸۳


حقیقت و نه چیزی جز حقیقت

 


غایت و هدف فیلمسازی برای من؛ روایت قصه‌ها و محتواهای ناگفته با تصاویر و فرم‌های نادیده است. قصه‌ها و تصاویری که در فرایند صنعتی شده‌ی سینما و تبدیل‌اش به یکی از مهمترین ابزار سرگرمی و تجاری عصر حاضر، امکان بروز و ظهور نمی‌یابند. در سومین فیلم بلند‌ام "حقیقت و نه چیزی جز حقیقت" که اکنون در اینترنت پخش می‌شود هم همین راه را پیش گرفته‌ام؛ تلاش کرده‌ام فرم و محتوی ناگفته‌ای را به سینما اضافه کنم. این فیلم هم مستند است و هم داستانی؛ هم مدعی حقیقت است و مابه ازای واقعی دارد و هم حقیقت را دستکاری می‌کند. در دنیای ما؛ مدعیان حقیقت غالبا جاعلان حقیقت هم هستند و سینما با کمک عناصر دراماتیک تمام تلاش‌اش را می‌کند که این مهم را پنهان کند و خود را یگانه راوی  و تنها وارث واقعیت نشان دهد. چهار سال قبل تصمیم گرفتم فیلمی بسازم که در عین روایت داستان‌اش؛ تمامیت‌اش مفهوم حقیقتی که خود ارائه می‌دهد را به چالش بکشد. کارم وقتی سخت‌تر می‌شد که وارد حوزه‌ و ژانرمستند سیاسی می‌شدم. ژانری که اساسا مدعی ارئه‌ی حقیقتی یگانه؛ تام و تمام است و هر نوع تردید و عدول از واقعیت در آن تابو شناخته می‌شود.

 


 از همان روز نخست می‌دانستم که قدم در راهی خواهم گذاشت که نه حمایت قدرتی که نقد می‌کنم را خواهم گرفت و نه حتی همراهی ضد قدرت را.  تکلیف من مشخص بود بهای پافشاری بر تجربه‌‌ای تازه در فرم و محتوی منجر به عدم پیدا کردن سرمایه‌گذار؛ تهیه کننده و پخش کننده‌ی حرفه‌ای بود و راست‌اش را بخواهید زحمت به سراغ‌شان رفتن را هم به خودم ندادم؛ می‌دانستم که باید تنهایی داستان خویش را به تصویر بکشم. خوشبختانه به واسطه‌ی تکنولوژی جدید به دورانی رسیده‌ایم که سینما دیگر ابزاری منحصر به کمپانی‌های تولید و پخش؛ نهادهای پروپاگاندا و مهندسی افکار عمومی نیست. از یازده سال قبل من پروژه‌ي فیلمسازی یک نفره و به مفهوم واقعی مستقل را آغاز کرده بودم و در دو فیلم بلند قبلی‌ام به اندازه‌ی کافی تجربه کسب کرده بودم که بتوانم به تنهایی یک فیلم بلند را از طرح تا اجرا و پخش تولید کنم. مستند "حقیقت و نه چیزی جز حقیقت" حاصل همین رویکرد‌ها و نگاه من به ابزاری چون سینما برای بیان‌گری مکاشفات شخصی‌ام است؛ جایی که حقیقت می‌تواند همه‌ی حقیقت و یا  بخشی از حقیقت و یا حتی وارونه‌ی حقیقت باشد. این فیلم با بودجه‌ی شخصی‌ من و با اهداف غیرتجاری تولید شده است، مسلما زرق و برق‌های پروژه‌های چند میلیاردی با چهل تا پنجاه نفر عوامل تولید را ندارد ولی با تواضع معتقدم که در فیلمسازی یک‌نفره با این فیلم به استانداردی رسیده‌ام که می‌تواند با آن قبیل فیلم‌ها هم رقابت کند. کما اینکه از این مزیت برخوردار بوده‌ام که نه مجبور به اعمال نظر تهیه‌کننده و سرمایه‌گذاری بوده‌ام و نه در پخش اسیر اصلاحیه و پیشنهاد و سانسور شده‌ام. فیلمی را ساخته‌ام که خود می‌پسندم و مسلما نماینده و نمایگر خود من به عنوان هنرمندی است که سعی دارد بر خلاف جریان مرسوم شنا کند. به خیال خود، مقاومت و ایستادگی کند و راه منحصر به فرد خویش را در هنر طی کند. گاه با خودم خیال می‌کنم بزرگترین خطر در این راه دیده نشدن است، اما تکلیف آن را هم با خودم مشخص کرده‌ام، زمان. زمان آن را هم حل خواهد کرد.  فیلم را به کسی تقدیم نمی‌کنم. انتظار حمایت و همراهی هم ندارم. تحقیر و تشویق‌های احتمالی هم برایم اهمیتی ندارند. کار من نه مشهور شدن و در این صنعت به موفقیت با تعاریف عامه رسیدن است و نه ثروت‌اندوزی و تجارت و قدرت گرفتن. من قصد داشته‌ام که تکه‌ای از زمانه‌ی خویش را از زاویه نگاه خویش به تصویر بکشم  و تلاش کرده‌ام  و البته امیدوارم که این فیلم نیز چون فیلم‌های بلند قبلی‌ام "با من بجنگ" و "دازاین" روایت‌گر زمانه‌ای که در آن زیسته‌ایم باشد.

با احترام

خشایار مصطفوی

بیست و دو بهمن 1400

مونیخ


پانوشت: این فیلم در ژانر ماکیومنتری، یا مستندنما بر اساس فیلمنامه و بازی بازیگران ساخته شده است و در نهایت تلفیقی است از واقعیت و درام.

 

 لینک تماشای رایگان مستند حقیقت و نه چیزی بیش از حقیقت /۱۲۲ دقیقه

https://youtu.be/Bm4beaCEW18


 

 

 لینک خرید و یا کرایه‌ی این مستند جهت حمایت از فیلمساز برای بینندگان خارج از کشور

https://vimeo.com/ondemand/thetruth2021

 

نسخه‌ي با زیرنویس انگلیسی: 

With English Subtitle : 

https://youtu.be/UTNDXNZ41g8 

 


 

 

نسخه‌ی با زیرنویس آلمانی

 Mit deutsche Untertiteln: 

https://youtu.be/ArmAbVtAZro

 

فیلم‌های بلند خشایار مصطفوی

 در لینک‌های زیر می‌توانید فیلم‌های خشایار مصطفوی را از طریق وب‌سایت 

Vimeo on Demand 

بخرید و یا برای تماشا کرایه کنید: 


The truth and nothing but the truth

فیلم مستند حقیقت و نه چیزی جز حقیقت / 121 دقیقه / مستند / زیرنویس‌های فارسی، انگلیسی و آلمانی / زبان: فارسی / 2021

Buy or Rent 



Dasein 

فیلم داستانی حضور / 97 دقیقه / سینمایی، داستانی / زیرنویس‌: انگلیسی / زبان: آلمانی / 2017








Fight me

فیلم مستند  با من بجنگ / 92 دقیقه / مستند / زیرنویس‌: انگلیسی / زبان: فارسی / 2015





پول کثیف و رسوایی متداوم فولکس واگن

 قسمت نخست سریال مستند

Dirty Money (2018)

  اثر نت‌فلیکس، به چند و چون یکی از بزرگترین کلاه‌برداری‌های صنعتی دنیا یعنی رسوایی شرکت فولکس‌واگن یا دیزل‌گیت در تقلب در ارائه‌ی آمار گازهای زیان‌آور  از اتومبیل‌هایش می‌پردازد. در مورد این تقلب مقالاتی در نت وجود دارد اما این مستند ابعاد همه‌جانبه‌ی یک توطئه و فریب را در سطوح بالای مدیریتی شرکت نشان می‌دهد وقتی که فولکس‌واگن ماشین‌های ارزان گازوئیلی را وارد بازار آمریکا می‌کند و با تقلب در نرم‌افزارهای کنترلی؛ آنها را دوستدار محیط زیست نشان می‌دهد و همه‌ی رقبای بازار را کنار می‌زند. با تماشای این مستند ناباورانه شاهد این هستیم که چطور فولکس واگن سال‌ها نتایج شرکت‌های تحقیقات آلودگی را به تاخیر انداخت، چطور قوانین و استانداردهای زیست‌محیطی را به بازی گرفت و دست آخر چگونه 11 میلیون‌ دستگاه خودروی ضد محیط‌زیست و خطر آفرین برای بشریت را با هدف سود بیشتر به فروش رساند!

   اما خبر بد اینکه آلودگی تکنولوژی دیزل یا استفاده از گازوئیل که آلمان در آن پیشرو است تنها در کارخانه‌ی فولکس واگن مورد استفاده نبوده بلکه خطر به شدت زیان‌آور بودن برای انسان، شامل محصولات گازوئیلی بنز و "بی ‌ام و"هم می‌شود که دولت آلمان برای عدم فروپاشی صنایع اتومبیل‌سازی و آسیب‌های اقتصادی، از آلودگی‌ آنها حمایت قانونی می‌کند. براساس تحقیقات، هنوز ماشین‌هایی که با سیستم دیزل در اروپا تا به امروز تولید می‌شوند شش یا هفت برابر آلاینده‌تر و خطرناک‌تر از استاندارد گازهای خروجی اتومبیل هستند. تخمین زده می‌شود سالانه در آلمان، ده هزار نفر جانشان را گاز نیتروژن اکسید و آلاینده‌های ماشین‌های دیزل از دست می‌دهند.  با این حال باتوجه به چشم ‌پوشی دولت‌ها به نفع اقتصاد همچنان در قاره‌ی سبز تولید و استفاده می‌شوند. وقتی به این رسوایی و آنچه که تا به امروز همچنان در قالب تکنولوژی ماشین‌های شهری گازوئیلی در حال ادامه است  فکر می‌کنم همه‌ی شعارهای محیط‌زیستی؛ کمپین‌های سیاسی و تبلیغاتی شبیه جک و شوخی به نظر می‌رسند و این همان کاری است که این مستند به خوبی انجام می‌دهد. شک و تردید.

 خشایار مصطفوی

شهریور 1400 

هامبورگ 

 

پانوشت: فولکس واگن از سال ۲۰۱۶ در آمریکا و سایر کشورهای جهان در مجموع به پرداخت ۲۳ میلیارد یورو خسارت به مشتریان خود محکوم شد. در تازه‌ترین موارد ۷۶میلیون یورو به مشتریان استرالیایی و ۱.۳ میلیون یورو به مشتریان کانادایی پرداخت کرد. در فوریه‌ی سال ۲۰۲۰ در نهایت دادگاه شهر برانشوایگ حکم به محکومیت فولکس‌واگن در آلمان داد و این شرکت ۸۶۰ میلیون یورو به مشتریان آلمانی خسارت پرداخت.