مستند for Sama نامزد اسکار سال 2019 بود، در بفتا نامزد چهار جایزه شد و در مجموع 60 جایزهی جهانی از کن تا ملبورن را از آن خود کرد، اما همهی ستایشها در برابر عنصری که در فیلم وجود دارد کافی نیست، منظورم از عنصر یگانهی فیلم آن چیزی است که به آن میگوییم نمایش برهنهی تاریخ.
نگاه شخصی و اول شخص فیلمساز به تاریخ جنگ داخلی سوریه در طول پنج سال، بسیار ساده است: میل به زندگانی در میان سیاهی، تباهی و مرگی هر روزه که همهی جهان پیرامون را احاطه کرده است. کارگردان زن فیلم برای دختر تازه متولد شدهاش سما از آرزوها و بیمها و امیدهایش میگوید اینکه مثلا آرزویش این است که آسمان (سما) خالی از بالگردها با بمبهای بشکهای باشد که روی بیمارستانها بمب میریزند، آسمانی آبی که پرندهها در آن پرواز میکنند. چه خواستهی سادهای، همین سادگی، درونمایهی تکاندهندهی فیلم را میسازد اینکه در گوشهای از این دنیا سبعیت بشر ورای آن چیزی است که اخبار و رسانهها نشان میدهند. در این فیلم تکنیکهای تصویری و سینمایی فاقد کوچکترین ارزشی هستند، تصاویر قدرتشان را از واقعیتی برهنه و دردناک میگیرند؛ و در همگی دو جمله مدام تکرار میشود، میل به زندگی از نیستی قویتر است، مقاومت از رفتن با ارزشتر است.
سادگی خواستههای ساده و طبیعی یک مادر برای کودکاش در میان دنیایی ویران و وحشی باعث میشود بارها در طول فیلم احساسات تماشگر تحریک شود، دیدن جنازههای خونین و خاک آلود ومرگهای پیاپی کودکان کارسادهای نیست اما راوی و مادر داستان با امید، وحشتناکترین کابوسهای بشری را به خورد تماشاگر میدهد طوری که مخاطب در پایان احساس میکند از سفری تلخ اما آموزنده بازگشته است.
به نظرم با وجود صحنههایی دردآوری که قلب را در سینه مچاله میکنند، دیدن این فیلم را باید به همه توصیه کرد، فیلم همهی قصهها، بیانیهها و دستاوردهای جامعهی بشری از دمکراسی تا حقوق بشر را به سخره میگیرد و به خوبی نشان میدهد که ما در چه عصر احمقانه و وحشیانهای زندگی میکنیم و موفق میشود تصویر این دنیای به ظاهر مبتنی بر قانون و نظم را خدشه دار کند و این اولین قدم برای گسست مخاطب از دنیایی است که باید آن را تغییر دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر