دست‌نوشته‌هایی پیرامون ادبیات، سینما و سیاست از خشایار مصطفوی
درباره‌ِ‌ی من About me:

گذشته‌ی از نو نوشته شده‌ی آقای حامد اسماعیلیون

 


جمله‌ی معروفی است که می‌گوید "اگر شما مطلبی را در اینترنت یکبار منتشر کنید؛ دیگر نمی‌توانید آن را حذف کنید" در رشته توییت زیر با کمک فن‌آوری آرشیواینترنت، به بازیابی مطالب حذف شده‌ی وبلاگ آقای حامد اسماعیلیون و افکار پنهان شده‌ی ایشان پیش از فاجعه‌ی هواپیمای اوکراینی می‌پردازم.

.


 

در چندماهه‌ی اخیر همزمان با مطرح شدن ایشان توسط رفقای رسانه‌ای، اتنیکی و شورایی‌اش با القابی چون کاوه‌ آهنگر و گاندی؛ من تلاش کردم ببینم ایشان بجز کشور ! PS752 حرف حساب‌ سیاسی‌‌شان چیست؟ گذشته‌ی سیاسی و جهانبینی‌اش چه بوده و هست؟ اما حضرتش آنقدر درگیر تکرار گزاره‌های نامفهوم و شعار است که از همه چیز می‌گوید بجز گذشته‌‌اش؛ علایق و گرایش‌های سیاسی و برنامه‌هایش برای آینده...

مطالب این نوشتار از وبلاگ حذف‌شده‌ای به نام "گمشده در بزرگ‌راه" در پرشین بلاگ به آدرس  http://83631.persianblog.ir؛ است که بین سال‌های ۱۳۸۲تا ۱۳۹۱توسط آقای اسماعلیون نوشته شده است و از طریق وب‌آرشیو بازیابی شده است. وبلاگ و بسیاری از مطالب کلیدی در آپریل ۲۰۲۲ به صورت حرفه‌ای و تحصصی حذف شده‌اند و برخی از مطالب کلیدی دیگر قابل بازیابی نیستند.

شایان ذکر است که مطالب وبلاگ آقای اسماعیلیون در لینک زیر قابل بازیابی و مطالعه است:

لینک دسترسی

 

۱. حامد اسماعیلیون و اعتقاد به سلامت سیستم رای‌گیری در جمهوری اسلامی:

 


 

" شرط‌مان را بستیم. اگر موسوی می‌برد مهدی از این به بعد رای می‌داد و اگر آن یکی برنده می‌شد من دیگر در زندگی‌ام رای نمی‌دادم ۱۳۸٩/۳/۱٩"



 تعلق خاطر به اردوگاه اصلاح‌طلبان ۱۳۸۸/۱/٢٦

 


اذعان شخصی به شناسنامه‌ای سیاه از شرکت در انتخابات

 

رای به ططری نماینده‌ي اصول‌گرای کرمانشاه

 

۲. حامد اسماعلیون و رمان نویسی در ستایش بچه‌های سپاه پاسداران :

 


"حمید پرسید چطوری وضو بگیریم؟

جعفر گفت تیمم. و نشست و کف دست‌هاش را کوبید روی خاک. ۱۳۸۸/٢/۳٠ "

 

۳. حامد اسماعیلیون و شخصت‌های اصلاح‌طلب: 


 

"سایت دعوت از سید محمد خاتمی برای شرکت در انتخابات چند دقیقه بیشتر وقت تان را نمی گیرد. لطفن برای همه بفرستید."۱۳۸٧/٦/٢۸

 


در تایید محمد قوچانی و"جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد!" 

۱۳۸۸ /۱۱/۱۹

 


و البته دل‌نوشته برای آخوند ابطحی ۱۳۸۸/۵/۱۱

 

۴. حامد اسماعیلیون و نوشتاری در نفی تظاهرات سال۸۸ و اقدامات عملی:


 

 "درادامه می‌توانم شما را به توصیه‌هایی که مهندس سحابی داشته ارجاع بدهم.... بجای اعتراض پیشنهاد عملی خود را ارائه دهید. من اطمینان دارم اکثریت مردم ایران با توجه به اعتقادات و سنت‌های‌شان ترجیح می‌دهند همین حکومت برقرار باشد.۱۳۸۸/۱۱/٢۱"

 

۵. حامد اسماعیلیون و ستایش‌اش پیرامون تجزیه‌طلبی با تاسی از  حزب جدایی‌طلب کبک کانادا:

 


"همیشه گمان می‌کردم تجزیه‌طلبی با توسعه‌نیافته‌گی جفت و جور می‌شود. دارم شک می‌کنم. شاید باور نکنید اگر بدانید حزب تجزیه‌طلب ایالت کبک در سال 1963 مونترآل را بمباران کرده است...۱۳٩٠/٧/۳"

 


۶. حامد اسماعیلیون و مانیفست توسل به نام اعظم بابااکبر (هاشمی رفسنجانی) برای کنترل اوضاع (تظاهرات اعتراضی!) "آرزو می‌کنم در این روزها عمل عاقلانه‌ای صورت بگیرد و مهار امور به شخصی مثل هاشمی‌رفسنجانی سپرده شود تا بتواند اوضاع را کنترل کند. ۱۳۸۸/۱٠/۱٠"


 

۷. حامد اسماعیلیون و تماس مستقیم حاج‌خانم  با او و تعریف و تمجید از کتابی که چاپ کرده است. (حاج‌خانم: فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی؛ شیخ! اصلاحات)

"تامدت‌ها گمان می‌کردم تماس حاج‌خانم و تعریف از کتاب یک تبلیغ کوتاه برای مهدی کروبی بوده است از جانب همسرش" ۱۳٩٠/۳/۱٧





۸. بازتاب کتاب‌ها و مصاحبه‌های آقای اسماعیلیون در رسانه‌های دست راستی حکومتی،  مقالات و مصاحبه‌هایی با خبرگزاری فارس! ایسنا (در مجموع ۳۹ خبر و مصاحبه) ؛ حوزه‌ی هنری! ۱۳٩٠/٦/٢٤ و البته یکی از برندگان جایزه‌ی ادبی مسجدی !موسوم به جایزه‌ی شهید حبیب غنی‌پور، گویی آقای نویسنده‌ی برای جمهوری اسلامی اهلی محسوب می‌شدند...

 




۹. حال شیوه‌ای که آقای اسماعیلیون اخیرا خود را معرفی می‌کند: همانگونه که پرچم ملی ایران را با دفتر نقاشی اشتباه گرفته؛ گویی دارد تاریخ زندگی خود را نیز از نو می‌نویسد: بله همان وقت که در ایران مدام کتاب‌ها و مصاحبه‌ها و سخنرانی‌هایش تبلیغ و برنده‌ی جایزه‌ی بسیج می‌شد ظاهرا تحت‌نظر سپاه هم بوده است!


 

۱۰. و در پایان این نوشتار؛ باید اعتراف کنم که یک پست از وبلاگ حذف شده‌ی آقای اسماعیلیون در ذهن من ماند. نقل قولی از باراک اوباما و ایستادن درسمت درست تاریخ! شاید با برادران سپاهی صداوسیما ... شاید گزاره‌ی"ما آدم‌ها تغییر می‌کنیم"یک استثنا باشد؛ غلط باشد. واقعیت این است که بیشتر ما همانیم که بودیم، کمتر تغییر کرده‌ایم و می‌کنیم؛ شاید فقط با همان عقاید نقش‌های تازه‌ای را ایفا می‌کنیم.

 

خشایار مصطفوی

به تاریخ

اسفند ۱۴۰۱

هامبورگ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر