دست‌نوشته‌هایی پیرامون ادبیات، سینما و سیاست از خشایار مصطفوی
درباره‌ِ‌ی من About me:

‏نمایش پست‌ها با برچسب مستند. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب مستند. نمایش همه پست‌ها

مستند ترک نورلند و راویان مغرض

تماشای مستند 
Leaving Neverland/ 2019
برنده‌ی جایزه امی که به اتهامات مایکل جکسون و ظن پدوفیلی بودن او می‌پردازد کار ساده‌ای نیست. فیلم با گفتگو با دو جوان به نام‌های وید رابسون و جیمز سیفچاک که کودکی خود را با مایکل گذرانده‌اند گفتگوهای بی‌پرده‌ای می‌کند و هر دو ادعا می‌کنند که جکسون بارها با آن‌ها در کودکی رابطه‌ی جنسی داشته است.



شاید وحشتناک‌ترین بخش این مستند، گفتگوها و توجیحات و گزاره‌های خانواده و نزدیکان این دو جوان است که در زمان حیات جکسون دو بار در دادگاه سوگند خوردند و اتهامات را رد کرده بودند و حال بعد از مرگ جکسون در فیلم به حرف می‌آیند و خویش را توجیه می‌کنند اما فیلم با همه‌ی اصراراش بر درستی نظریه‌ی پدوفیل بودن جکسون، از قانع کردن ببینده (لااقل من) عاجز است. 
چیزی در این ادعاهای تازه درست نیست، به خصوص که می‌دانیم این وید و جیمز در زمان طرح این ادعاها از نظر مالی ورشکست‌اند و تنها قصدشان از به قول خویش افشاگری ف انگیزه‌های مالی است؛ به نظر می‌رسد  با شاهدانی شکست خورده و ریاکار مواجه‌ایم که می‌خواهند از قبال برند مایکل جکسون خویش را دوباره مطرح کنند و یا ثروتی به هم بزنند. کما اینکه تا آن موقع که جکسون زنده بود این کار را می‌کردند. به هرروی خانواده‌ی جکسون نیز ادعاهای تازه طرح شده در مستند ترک نورلند را بی‌اساس و بدون مدرک اعلام کرده‌اند و حتی سعی کردند از پخش فیلم جلوگیری کنند که البته موفق نشدند.
 در انتهای فیلم مادر یکی از دو جوان می‌گوید وقتی خبر مرگ مایکل را در سال 2009 شنیدم از تخت پریدم بیرون و رقصیدم که او بیشترنمی‌تواند به پسر کسی آسیب برساند، در جای دیگر او می‌گوید تا سال 2013 که پسرش اولین بار از سواستفاده جنسی حرف زده هیچ اطلاعی از آن نداشته. همین زن در سکانس‌های ابتدای فیلم گفته بود که مایکل برایشان خانه خریده و ... نظیر این تناقضات در خود فیلم بسیار است.  بله، شاید خاصیت فیلم همین باشد که ناخواسته لایه‌ی معنایی دیگری پدید می‌آورد و برخلاف تلاش کارگردان؛ پوچی، موقعیت‌طلبی و ابتذال آمال چند راوی به ظاهر صادق اما مغرض را به تصویر می‌کشد. 

خشایار مصطفوی 
هامبورگ 
تیر 99

تدوین نجات‌بخش مستند دیپلماسی شکست‌ناپذیر آقای نادری


مستند دیپلماسی شکست‌ناپذیر آقای نادری ساخته‌‌ی بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم، یکی از نمونه‌های خاص سینمای مستند ایران است که به خوبی نشان می‌دهد که سینمای مستند چه بستر روایی و مفهومی‌ای پیچیده‌ای برای روایت ناگفته‌های زمانه‌ی ما دارد، فیلم با عدول از زیبایی ‌شناسی قاب‌بندی و صحنه‌ِ‌‌های سینمایی، به واسطه‌ِ‌ِ‌ی دوربین تعقیبی روی دست مدام در حال گوشزد‌ کردن واقع‌گرایی به مخاطب است.




در مورد قهرمان فیلم، آقای نادری، یک دیکتاتور ثروتمند جذاب که دون‌کیشوت‌وار با بافتن یک فرش پوستر‌گونه به دنبال صلح میان ایران و آمریکا است، استعارات زیادی را می‌توان به فیلم نسبت داد، اما هویت اصلی این مستند تنها از معنا پدید نمی‌آید،  بلکه به نظرم شیوه‌ی داستان‌گویی Storytelling در فیلم بسیار قابل توجه است، با پرتره‌ای مواجه‌ایم که مملو است از ناگفته‌ها، جامپ‌کات‌ها، حذف شده‌ها و ظرایفی است که کارگردان سریع از کنارشان رد می‌شود اما در ذهن تماشاگر باقی می‌مانند (مثلا بیماری روانی زن اول آقای نادری، یا سانسورو یا ناگفته گذاشتن مرگ رفسنجانی، یا سرنوشت نهایی فرش).

 
فیلم می‌تواند به مانند بسیاری آثار دیگر، مجموعه‌ای از تصاویر در مورد سوژه‌ای جذاب باشد، اما با کمک یکی از هوشمندانه تدوین‌هایی که لااقل من در سینمای ایران سراغ دارم، به ریتم دقیق و درخشان کنونی تبدیل شده است، ریتم تدوینی که خود ابعاد دراماتیک و حتی معنایی تازه‌ای به اثر اضافه کرده است. 


خشایار مصطفوی 
آبان 97 
هامبورگ 

مستند اتاق جنگ و دنیای سیرک‌گونه‌‌ی انتخابات آمریکا


مستند The War Room که در ژانر سینما حقیقت (واریته) ساخته شده، از اصول غیردراماتیک و حضور بی‌واسطه‌ی دوربین در بحبحه‌ی ماجرا بهره می‌برد. فیلم تب و تاب رقابت میان بیل کلینتون و جرج بوش پدر را درست چند ماه پیش از آغاز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 1992 دنبال می‌کند، جایی که نخستین رسوایی جنسی کلینتون با جنیفر فلوور برملا شده است، همه پیش‌بینی می‌کنند او از کاندیداتوری انصراف می‌دهد اما او می‌ماند و چهل و دومین رییس جمهور آمریکا می‌شود، که البته بعدها با چند مورد دیگر رسوایی هم مواجه می‌شود.

 
 فیلم اتاق جنگ به واسطه‌ی دوربین همراه و ثبت اتفاقات و تصاویری که حالا به منزله‌ی سند تاریخی تلقی می‌شوند با نمایش  تلاش هیجانی کارگزاران کمپین کلینتون و پشت صحنه‌ِ‌ِ‌ِ‌ی تبلیغات ریاست جمهوری موفق می‌شود به صورت ناخودآگاه ماهیت سیرک‌گونه‌ِ‌ انتخابات آمریکا و ذات ابزورد دنیای سیاست را به خوبی نشان دهد.
خشایار مصطفوی
هامبورگ 
مهر 98

Capturing the Friedmans توهینی به توقع مخاطب از واقعیت



مستند Capturing the Friedmans  نمونه‌ای تکان‌دهنده از یک مستند چندصدا و یا پولی‌فونیک است، موضوع پیرامون مساله‌ی حساس اتهامات یک معلم موفق مدرسه و یکی از پسرانش به پدوفیلی و سواستفاده جنسی از کودکان است. فیلم به استناد به تصاویر واقعی ویدئوهای خانگی، ابعاد تاریک این خانواده و راز وحشت‌آور پدر خانواده را افشا می‌کند، کارگردان، آندرو جارکی Andrew Jarecki در نخستین فیلم بلند‌اش، دو نظریه‌ی اتهام واقعی و بزرگنمایی و اهمال پلیس و رسانه‌ها را در کنار هم قرار می‌دهد و آنقدر زوایای گوناگون و جملات نقض و تایید به خورد مخاطب می‌دهد که او را از قضاوت نهایی در مورد واقعیت اتفاقات و نیروهای خیر و شر ماجرا باز می‌دارد.







 مستند دستگیری (و یا ثبت) فریدمن‌ها نامزد اسکار مستند سال 2003 شد و بعد از برنده شدن جایزه‌ی ساندنس یکی از منتقدان در موردش این‌گونه نوشت:
 
"آه این فیلم لعنتی، توهینی است به توقع و درک ما از واقعیت 









مهر 98 
هامبورگ