Uncut Gems اثر برادران Safdie
میتواند هر چیزی باشد بجز یک فیلم شسته و رفته. روایتی از
جدال قهرمان با واقعیات که پاداش نهایی پیروزی در این نبرد؛ واقعیت دیگری است به
نام مرگ. آشوب و بینظمیای که از ذات کارکتر اصلی داستان میآید به فرم و نوع
اجرای فیلم هم سرایت کرده و در بازیها، حرکات
دوربین ملقب به کثیف و فارغ از اصول زیباییشناسی قاببندی، موسیقی و شیوهی روایتگری
تصویری قابل پیگیری است.
در این سینما تنها چیزی که اهمیت ندارد هنر هنرمندنمایانهی
فیلمسازی است و همه چیز فدای روایتگری و تعریف بهترین داستان ممکنه میشود و
باید اعتراف کرد که
الماس تراشنخورده، داستاناش را با بالاترین حد همذاتپنداری
و ایجاد تعلیق در مخاطب تعریف میکند و دو ساعت و پانزده دقیقه ما را به دنیای
دیوانهوار و خالی از ملاحظات اخلاقی و اجتماعی هاوارد (با بازی آدم سندلر) میبرد.
به نظرم دلهرهی فیلم در دل مخاطب کار میکند و شاید باعث توجه به لایههای زیرین معنایی فیلم باشد؛ کافی است مخاطب
در واکنش به جنون هاوراد، از خود بپرسد؛ چرا و یا به چه قیمتی؟ آنگاه است که
مجموعهای از کلیدهای ذهنی رو به درونمایهی داستان درهای معنا را باز میکند؛
جهانی را میبینیم که آنچنان هم با ما غریبه نیست، دنیایی مملو از بلوا و آشوب،
حرص و آز برای بدست آوردن یک هیچ.
خشایار مصطفوی
بهمن 98
هامبورگ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر