دست‌نوشته‌هایی پیرامون ادبیات، سینما و سیاست از خشایار مصطفوی
درباره‌ِ‌ی من About me:

تصویری از فروپاشی رویای آمریکایی

 بی‌شک مستند   The Queen of Versailles
که در سال 2012 منتشر شد یکی از موفق‌ترین آثار، در به تصویر کشیدن فروپاشی ایده‌ی‌ رویای آمریکایی است؛ رویایی که یکی از پایه‌های سیستم سرمایه‌محور در همه‌جای دنیا است. در ابتدای فیلم با خانواده‌ای مرفه مواجه‌ایم که در حال ساخت بزرگترین و مجلل‌ترین خانه در آمریکا (8300 متر زیربنا) هستند اما ماجرای بحران اقتصادی سال 2008 پیش می‌آید و همه‌‌ی آن تصویر فانتزی و رویاگونه‌ی زندگی خوشبخت جماعت پولدار در هم می‌شکند. خانواده‌ای با هشت فرزند، ورشکسته می‌شود و ساخت خانه هرگز به پایان نمی‌رسد.  در کنار بریز و بپاش‌های مجللانه این خانواده‌ی مرفه، مستخدم فیلیپینی آنها چون پول ندارد سال‌های سال است که نتوانسته با فرزند خویش دیدار کند، یا هنگامی که همسر خاویار 2000 دلاری می‌خورد مرد به او می‌گوید: "آره باید یک کارمند دیگر را هم به خاطر این خاویار اخراج می‌کردم." در صحنه‌ای دیگر یک حیوان خانگی (مارمولک) از بی‌آبی می‌میرد و یکی از بچه‌ها می‌گوید اصلا نمی‌دانسته آنها در خانه مارمولک نگه می‌داشته‌اند. در مجموع کارگردان موفق شده با پنج سال کار و فیلمبرداری از خانواده‌ی سیگل، تصویری هولناک و واقع‌گرا از تبعیض طبقاتی،  پوچی و بی‌معنایی مصرف‌گرایی در عصر ما ارائه دهد.







دیوید سیگل (پدر این خانواده) که شباهت انکارناپذیری به تیپ شخصیتی ترامپ دارد (برج تجاری خودش را دارد، با یک مدل بسیار جوان‌تر از خود ازدواج کرده، به دختران شایسته‌ی آمریکایی علاقه‌ی ویژه‌ای دارد) در سال 2008 محکوم به آزار جنسی یکی از کارمندانش می‌شود که البته جای سوال است چرا در هیچ کجای فیلم به آن اشاره نمی‌شود؟ مردی که به دختران شایسته 25 هزار دلار کمک مالی می‌کند و در فیلم سعی می‌کند تصویر مرد خانواده را از خویش بسازد احتمالا نکات تاریک دیگری در زندگی‌اش دارد که کارگردان به علت محدودیت‌های قانونی از پرداخت به آنها صرف‌نظر کرده. 



اما داستان این خانواده به پایان این فیلم مستند ختم نمی‌شود، آنها بعد از پخش فیلم دوبار از کارگردان فیلم شکایت می‌کنند تا جلوی انتشار فیلم را بگیرند که البته در هر دو بار در دادگاه شکست می‌خورند و در سال 2015 یکی از دختران (ویکتوریا سیگل) 18 ساله‌ به علت مصرف بیش از حد مواد می‌میرد. 

خشایار مصطفوی 
هامبورگ 
ده شهریور 98

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر